هدایت شوندگان امام هادی علیه السلام

نادان ، اسیر زبان خویش است . (مسند الامام الهادى ، ص 304)

هدایت شوندگان امام هادی علیه السلام

نادان ، اسیر زبان خویش است . (مسند الامام الهادى ، ص 304)

هادی چه کسی است؟


تاملی در معنی و مفهوم هادی که معروف‌ ترین لقب آن بزرگوار است، بسیاری از حقایق را روشن می‌ سازد.

حضرت علی بن محمد النقی و معروف به ابن الرضا (ع) خورشید نورافشانی بود که از سال‌ های 220 هجری قمری تا سال 254 رسالت رهبری و هدایت امت بزرگ اسلامی را بر دوش داشت و حدود سی و چهار سال ناخدای کشتی اسلام در میان امواج وحشتناک عصر عباسی بود.

هادی آل محمد (ع) هم قبله را به خوبی می ‌شناخت، هم قبیله، مردم و مردان ساحت سیاست را، او راه دستیابی به مقام قرب خدا را از اولیای او آموخته بود.

امام هادی از حیله‌ ها و نیرنگ ‌ها و مطامع و خواسته های دشمنان توحید و عدالت آگاه بود.

در روزگاری که جهل و غفلت عمومی از یک سو و شهوات و شبهات حکومتی از سوی دیگر، فضای زندگی را از ظلمت و ظلم پر کرده بود و به دست گرفتن شمعی کوچک هم، گناهی بزرگ تلقی می ‌شد، هادی امت، خورشید دوار بر آفاق زندگی بشریت تابیدن گرفت و بشریت مظلوم و حق طلب را از افتادن در پرتگاه هواپرستی و جهالت و چاهسار بیداد، کفر، شرک و نفاق مصون داشت.

امام هادی (ع) دهمین رهبر آسمانی است که از سوی پیامبر گرامی (ص) برای اداره امور امت اسلامی معرفی شده است.

از نگاه پیروان اهل بیت (ع) امامت و رهبری جامعه تا دوازده نسل بر اساس فرمان الهی و پیامبر (ص) و امامان قبلی تعیین و به جامعه معرفی شده ‌اند، در این زنجیره نورانی امام علی النقی معروف به امام هادی و ابوالحسن ثالث دهمین خورشید هدایت امت اسلامی است.

نقل از خبر گزاری مهر

امام هادی خورشید درخشان هدایت انسانها


 امام علی النقی (ع) دهمین اختر تابناک امامت و ولایت و خورشید فروزنده عالم اسلام و مشعل فروزان مسیر هدایت بشریت، همواره انسان ها را از ورطه نابودی به سرچشمه زلال معنویت سوق می دهد.

کوردلان کج فهم و کج اندیش و نوکران حلقه به گوش استکبار صهیونیست همواره تلاش می کنند تا با ایجاد پرده ای کدر مانع از تلالو خورشید تابناک امامت و ولایت بر گستره عالم بشریت شوند اما زهی خیال باطل، مگر می توان تابش خورشید عالم تاب را با تکه ای ابر سیاه پوشاند.

 

 

 

روزها شوم و نحس نیستند اتفاقات بد عکس العمل عملکرد بد ماست

حسن به مسعود مى‏گوید: به محضر مولایم حضرت ابوالحسن الهادى علیه‏السلام رسیدم. در آن روز چند حادثه ناگوار و تلخ برایم رخ داده بود؛ انگشتم زخمى شده و شانه‏ام در اثر تصادف با اسب سوارى صدمه دیده و در یک نزاع غیر مترقبه لباسهایم پاره شده بود. به این خاطر، با ناراحتى تمام در حضور آن گرامى گفتم: عجب روز شومى برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز دارد!

امام هادى علیه‏السلام فرمود: «یَا حَسَنُ هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِى بِذَنْبِکَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ؛ اى حسن! این [چه سخنى است که مى‏گویى] با اینکه تو با ما هستى، گناهت را به گردن بى‏گناهى مى‏اندازى! [روزگار چه گناهى دارد!]»

حسن بن مسعود مى‏گوید: با شنیدن سخن امام علیه‏السلام به خود آمدم و به اشتباهم پى بردم. گفتم: آقاى من! اشتباه کردم و از خداوند طلب بخشش دارم.

امام فرمود: اى حسن! روزها چه گناهى دارند که شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست خود مجازات مى‏شوید، به ایام بدبین مى‏شوید و به روز بد و بیراه مى‏گویید!

حسن گفت: اى پسر رسول خدا!، براى همیشه توبه مى‏کنم و دیگر عکس العمل رفتارهایم را به روزگار نسبت نمى‏دهم.

 امام در ادامه فرمود: «یَا حَسَنُ اِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِیبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِى بِالاْءَعْمَالِ عَاجِلاً وَ آجِلاً؛ اى حسن! به طور یقین خداوند متعال پاداش مى‏دهد و عقاب مى‏کند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات مى‏کند.»

 

 بحارالانوار، ج 56، ص 2.

منبع: گروه دین و اندیشه تبیان-تنظیم از حسین عسگری